انفجار بشارت

پنجشنبه شب هفته پیش من به جلسه‌ی دعای کلیسایمان آمدم. با اینحال هیچ موعظه‌ای نکردم و هدایت آن جلسه را هم بعهده نداشتم. ولی همینطور که در ردیف عقب سالن نشسته بودم، متوجه جوانی شدم که گمشده بود. در انتهای مراسم دعا در حالیکه دیگران اتاق را ترک می‌کردند من از آن جوان خواستم که بیاید و کنار من بنشیند.

مدتی بود که کتاب انفجار بشارت به قلم دکتر د. جیمز کِنِدی را داشتم مطالعه می‌کردم. به همین دلیل با خودم فکر کردم روش دکتر کندی را که در این کتاب معرفی شده بود در مورد این جوان امتحان کنم. اجرای این کار در مورد او خیلی ساده بنظر می‌رسید. بهرحال این پسر جوان تمام عمرش را به کلیسای ما آمده بود. خطابه‌های بشارتی زیادی را شنیده بود. چطور ممکن بود که افکار ساده دکتر کندی چیزی به او بدهند که در تمام خطابه‌های بزرگی که قبلا شنیده بود با آن برخورد نکرده باشد؟ ولی، چون هر چیزی که قبلا ما گفته بودیم کمکی به او نکرده بود که نجات پیدا کند، فکر کردم اشکالی ندارد اگر توضیحات ساده‌ی دکتر کندی را برای او مطرح کنم.

+ + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + +

خطابه‌های ما حالا از تلفن همراهتان قابل دسترس هستند.
به این آدرس مراجعه کنید WWW.SERMONSFORTHEWORLD.COM.
روی دکمه ی سبزی که رویش نوشته "APP" کلیک کنید.
دستورالعملهای بعدی را دنبال کنید.

+ + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + +

بهش گفتم، "اگر قرار باشد که امشب آخرین شب زندگیت باشد و مجبور باشی در برابر خدا جلوی دروازه بهشت بایستی – و خدا بهت بگوید، 'چرا باید تو را به آسمان راه بدهم؟' چه جوابی داشتی به خدا بدهی؟" چند ثانیه‌ای مکثی کرد و بعد گفت، "بهش می‌گفتم که تمام این مدت پسر خوبی بودم."

رومیان ۶:۲۳ می‌گوید، "خدا به کسانی که با خداوند ما، مسیح عیسی متحد هستند حیات جاودان می‌بخشد‌." بهشت یا آسمان یک هدیه مجانی است. آن را نمی‌شود بدست آورد و یا شایسته آن شد. بعد گفتم، "سالهای زیادی من هم همینطور فکر می‌کردم که باید به اندازه کافی خوب باشم و باید آسمان یا بهشت را 'بدست بیاورم' و برای آن تلاش کنم."

نمی‌توانستم چیزی را که گفت باور کنم. پس سوالم را تکرار کردم: "اگر خدا بهت بگوید، 'چرا باید تو را به آسمان راه بدهم؟' چه جوابی به خدا می‌دادی؟" این دفعه متوجه شدم که اشک در چشمانش حلقه زد. ولی همان جواب را به من داد، "به خدا می‌گفتم که تمام مدت پسر خوبی بودم." پسری بود در اواخر نوجوانی که تمام عمرش را در کلیسای ما گذرانده بود – یعنی تمام یکشنبه صبحها و شبها و جلسات دعای وسط هفته هم آمده بود. با اینحال جوابش روشن بود – او به نجات از طریق کارهای خیر اعتقاد داشت. و به افسسیان ۹-۲:۸ ایمانی نداشت!!!

او را سرزنش نکردم. فقط بهش گفتم، "تا چند دقیقه دیگر بزرگترین خبری را که در عمرت شنیدی بهت می‌گویم." بعد ازش خواستم که به کتاب مقدس من نگاه کند و افسسیان ۹-۲:۸ را خودش بخواند.

"زیرا به سبب فیض خداست که شما از راه ایمان نجات یافته‌اید و این کار شما نیست بلکه بخشش خداست‌. این نجات نتیجۀ اعمال شما نیست، پس هیچ دلیلی وجود ندارد که کسی به خود ببالد" (افسسیان ۹-۲:۸).

بعد گفتم، "بیا کمی دقیقتر به این عبارات کتاب مقدس نگاه کنیم." این آیات اینطور شروع می‌شوند "زیرا به سبب فیض خداست که شما از راه ایمان نجات یافته‌اید." فیض یک موهبت و عطیه است، "بخشش خداست." آسمان یا بهشت یک بخشش و هدیه است – هدیه حیات جاودانی. بعد نیمه دوم رومیان ۶:۲۳ را نقل قول کردم، "خدا... حیات جاودان می‌بخشد." بهشت یک هدیه رایگان است. آنرا نمی‌شود کسب کرد یا شایستگی برای آن پیدا کرد. بعد گفتم، "سالها به همین حرفی که تو زدی فکر می‌کردم. باید به اندازه کافی خوب باشم، باید برای 'بدست آوردن' بهشت تلاش می‌کردم. بعد در نهایت متوجه شدم که بهشت یک هدیه رایگان است – کاملا مجانی! این حقیقت باعث تعجب من شد! کتاب مقدس می‌گوید، 'زیرا به سبب فیض خداست که شما از راه ایمان نجات یافته‌اید – این نجات نتیجۀ اعمال شما نیست، پس هیچ دلیلی وجود ندارد که کسی به خود ببالد' (افسسیان ۹ ،۲:۸)."

بعد بهش گفتم که "همه گناه کرده‌اند و از جلال خدا محرومند" (رومیان ۳:۲۳). ما با حرفها، افکار و اعمالمان گناه کرده‌ایم. هیچکدام ما به اندازه کافی خوب نیستیم که به بهشت و آسمان برویم. نمی‌توانیم به اندازه کافی کامل باشیم.

ولی خدا رحیم و بخشنده است. او نمی‌خواهد ما را مجازات کند. اما در عین حال خدا عادل هم هست – پس باید ما را مجازات کند. خدا در حکمتش راه حلی پیدا کرد. او این مسئله را با فرستادن پسرش، یعنی عیسی که ما را نجات می‌دهد، حل کرد. عیسی کیه؟ عیسی خدای انسان شده است. بر اساس کتاب مقدس، عیسی مسیح خداست، یعنی شخص دوم تثلیث. و کتاب مقدس می‌گوید که عیسی "جسم گرفت و در میان ما ساکن شد" (یوحنا ۱۴ ، ۱:۱). عیسی، یا همان خدای جسم گرفته، روی صلیب مرد و از مردگان قیام کرد تا مزد گناهان ما را پرداخت کند و در بهشت و آسمان زندگی ابدی به ما بدهد. عیسی گناه ما را روی صلیب بر خودش گرفت. مسیح "شخصاً بار گناهان ما را بر دوش گرفت" (اول پطرس ۲:۲۴). برای سه روز در قبر مدفون شد. ولی از مردگان برخاست و به آسمان رفت، تا برای ما جایی مهیا کند. حالا عیسی در آسمان حیات جاودانی تقدیم می‌کند – یعنی به ما بعنوان یک هدیه رایگان آنرا می‌بخشد. ما چطور آن را می‌پذیریم؟ ما آن را با ایمان می‌پذیریم! "زیرا به سبب فیض خداست که شما از راه ایمان نجات یافته‌اید" (افسسیان ۲:۸).

ایمان به عیسی دروازه آسمان را باز می‌کند. ایمان یک پذیرش منطقی و عقلانی ساده نیست. حتی ابلیس و شیاطین هم به قدوسیت عیسی ایمان دارند. ولی آنها نجات پیدا نکردند. ایمان این نیست که در این زندگی هر چه بخواهیم بدست بیاوریم – مثل سلامتی، پول، حمایت و راهنمایی – یعنی چیزهای که مال این دنیاست و از بین خواهند رفت.

ایمان، بر طبق کتاب مقدس، فقط اعتماد کردن به عیسی است. مسیح آمد که ما را به آسمان ببرد، تا بتوانیم که حیات جاودان داشته باشیم! کتاب مقدس می‌گوید، "به عیسی خداوند ایمان آور که تو با اهل خانه‌ات نجات خواهی یافت‌‌" (اعمال رسولان ۱۶:۳۱).

مردم فقط به دو چیز اعتماد می‌کنند – یا به خودشان یا به عیسی مسیح. من به تلاش خودم اعتماد داشتم که یک زندگی خوبی را برای خودم درست کنم. بعد متوجه شدم که لازم است از اعتماد کردن به خودم دست بردارم و در عوض به عیسی اعتماد کنم. این کار را کردم – و عیسی هدیه حیات جاودانی را به من داد. آن یک هدیه بود، "نتیجه اعمال شما نیست."

بگذار با اشاره به این صندلی توضیح بدهم که منظورم چیه. اعتقاد داری که اگر روی این صندلی بنشینی، می‌تواند تو را نگه دارد؟ (بله).

ولی این صندلی حالا من را نگه نداشته – چون من روی آن ننشسته‌ام. چطور می‌توانم ثابت کنم که من واقعا به این صندلی اعتماد دارم؟ درست است، با نشستن روی آن!

این دقیقا همان کاری است که باید با عیسی انجام بدهی. باید به او اعتماد کنی که بتوانی به آسمان بروی. تو گفتی، "به خدا می‌گویم که تمام این مدت پسر خوبی بودم." تنها کسی که در جواب تو وجود داشت کی بود؟ (خود تو).

وقتی آن حرف را زدی به چه کسی اعتماد داشتی که تو را به آسمان ببرد؟ (درست است، به خودت).

برای دریافت حیات جاودانی باید از اعتماد کردن به خودت دست برداری و فقط به عیسی اعتماد کنی. (روی صندلی خالی می‌نشیند).

ببینم این حرفها برای تو منطقی‌اند؟ حالا سوالی که خدا از تو می‌پرسد این است – "دوست داری حالا هدیه حیات جاودانی را دریافت کنی؟" (بله، می‌خواهم).

در اینصورت دعا می‌کنم، "خدایا دعا می‌کنم که به این دوستم هدیه حیات جاودانی را همین حالا عطا کنی."

حالا، عیسی اینجاست و صدای تو را می‌شنود. می‌خواهم که به عیسی بگویی که واقعا حیات جاودانی را می‌خواهی. حرفهایی را که من می‌زنم تکرار کن، ولی آنها را به عیسی بگو،

"ای عیسی، می‌خواهم که همین الان به تو اعتماد کنم. من یک گناهکارم. من به خودم و به خوبی‌های خودم اعتماد می‌کردم. حالا می‌خواهم به تو اعتماد کنم، ای عیسای خداوند. الان به تو اعتماد می‌کنم. ایمان دارم که تو جانت را دادی تا جریمه گناه من را پرداخت کنی. من الان به تو اعتماد می‌کنم، ای عیسی. من از خوبیهای خودم و از گناهانم رو گردانی می‌کنم. به تو اعتماد می‌کنم. هدیه حیات جاودانی را می‌پذیرم. در نام تو ای عیسی. آمین."

حالا من برای تو دعا می‌کنم. "ای عیسی، تو دعای دوستم را شنیدی. من هم دعا می‌کنم که او در روحش صدای تو را بشنود که می‌گویی، 'گناهانت بخشیده شد.' 'هر که به من ایمان آورد هلاک نگردد، بلکه صاحب حیات جاودان شود." در نام عیسی دعا کردم و طلبیدم، آمین."

حالا می‌خواهم که با صدای بلند یوحنا ۶:۴۷ را بخوانی.

"یقین بدانید کسی که به من ایمان می‌آورد حیات جاودان دارد‌."

دنبال هیچ احساسی نگرد. فقط با یک ایمان ساده توانستی که به عیسی مسیح اعتماد کنی. درست است؟

تو حالا برای نجاتت به چه کسی اعتماد می‌کنی؟ (عیسی مسیح).

ایمان نجات دهنده به معنی اعتماد کردن به عیسی برای نجات جاودانی است. آیا تو همین کار را نکردی؟ (بله).

عیسی می‌گوید هر کس که این کار را انجام بدهد حیات جاودانی را دارد. آیا تو همین کار را کردی؟ (بله).

خب، اگر امشب در موقع خواب بمیری و خدا از تو بپرسد چرا باید تو را به آسمان راه بدهد، چه جوابی به او می‌دهی؟ (بخاطر حیات جاودانی به عیسی اعتماد می‌کنم).

ای دوست من، اگر واقعا به چیزی که الان دعا کردی اعتقاد داری، عیسی گناهانت را بخشیده و همین الان تو حیات جاودانی را از آن خودت کردی!

می‌خواهم که هر روز یک فصل از انجیل یوحنا را بخوانی. انجیل یوحنا ۲۱ فصل دارد. روزی یک فصل از آنرا بخوان و در عرض فقط سه هفته می‌توانی انجیل یوحنا را تمام کنی.

می‌خواهم که حداقل به یکنفر بگویی که امشب چه اتفاقی برای تو افتاد. با کی می‌خواهی این را در میان بگذاری؟ (برادرم).

به او می‌گویی که امشب به عیسی اعتماد کردی؟ (بله).

بسیار خب، می‌خواهم که یکشنبه بعدی بیام دنبالت و با خودم بیارمت کلیسا. می‌توانم یکشنبه صبح بیام دنبالت؟ (بله). اگر لازم شد که قبل از آن با من صحبت کنی، یک زنگی به من بزن. این هم شماره تلفنم.

حالا می‌شود از عیسی بخاطر نجات جان تو و دادن حیات جاودانی تشکر و شکرگزاری کنیم؟ (دعا کنیم).

حالا می‌خواهم که افسسیان ۹-۲:۸ را با صدای بلند بخوانی.

"زیرا به سبب فیض خداست که شما از راه ایمان نجات یافته‌اید و این کار شما نیست بلکه بخشش خداست‌. این نجات نتیجۀ اعمال شما نیست، پس هیچ دلیلی وجود ندارد که کسی به خود ببالد" (افسسیان ۹-۲:۸).

فراموش نکنید که هزاران نفر در سراسر دنیا با این روش ساده واقعا بازگشت کرده‌اند. حتی اگر آنها هنوز از نتیجه کارتان مطمئن نیستند، جلسه را با یک لبخند روی صورتتان تمام کنید و حداقل از آنها بخواهید که قول بدهند روزی یک فصل از انجیل یوحنا را مطالعه می‌کنند. شما فرصت دیگری خواهید داشت که با آنها صحبت کنید البته اگر دیوانه‌شان نکنید.

این خطابه را با خودتان به منزل ببرید. آنقدر آنرا بخوانید که بتوانید مفاهیمش را در ذهنتان نگه دارید. بلافاصله آن را روی یک دوست یا قوم و خویشتان امتحان کنید. شاید تعجب کنید اگر ببینید که واقعا علاقه‌مند می‌شوند و با شما به کلیسا می‌آیند!

( پایان موعظه)
شما می توانید موعظه های دکتر هایمرز را هر هفته در اینترنت به این آدرس بخوانید
www.sermonsfortheworld.com
روی "موعظه ها بفارسی" کلیک کنید.

متن دستنویس این خطابه ها از حق چاپ برخوردار نیست. شما می توانید بدون اجازه دکتر هایمرز از آنها استفاده
کنید. اما تمام پیامهای ویدیویی دکتر هایمرز و تمام ویدیوهای دیگر کلیسای ما، از حق چاپ برخوردارند و فقط با
گرفتن اجازه قابل استفاده هستند.