چطور پطرس شاگرد شد

این اولین بار بود که پطرس با عیسی ملاقات می‌کرد. اسم اصلی او شمعون بود. عیسی عنوان "پطرس" را به او داد که به معنای سنگ یا "صخره" است. اندریاس برادرش بود. پطرس یک ماهیگیر بود. اندریاس و پطرس در دهکده‌ای نه چندان دور از دریای جلیل زندگی می‌کردند، یعنی همانجا که ماهیگیری می‌کردند. گذران زندگی سخت و دشوار بود چون ماهیگیری نیازمند کار سخت و طاقت فرسایی بدنی بود. پطرس متاهل هم بود چرا که می‌دانیم عیسی مادر زن او را شفا داد. پطرس حدود ۳۰ سال سن داشت که با عیسی ملاقات کرد. او از همه شاگردان بزرگتر بود.

ماهیگیران دریای جلیل همه مردانی قوی بنیه بودند. ماهیگیری کار سنگینی محسوب می‌شد. آنها می‌بایست بر ترسشان غلبه می‌کردند، چون اغلب اوقات توفانهای شدیدی به ناگهان بر دریای جلیل واقع می‌شد. آن توفانها می‌توانست قایقهای کوچک آنها را به راحتی واژگون کرده و آنها را غرق کند.

پطرس یک فریسی نبود. اما چون یک یهودی بود گاهی اوقات به کنیسه می‌رفت. او مثل فریسی‌ها خیلی خشک مذهب نبود. با اینحال، برخلاف ماهیگیران دیگر در اعماق دلش می‌دانست که یک گناهکار بود. بعدها به عیسی گفت، "ای خداوند از من دور شو زیرا مردی گناهکارم" (لوقا ۵:۸؛ ص. ۱۰۷۸).

از اینرو، پطرس مثل یکنفر دیندار مذهبی یا مثل یک مسیحی خوب کارش را شروع نکرد. او یک شخصیت خشنی داشت. برای ماهیگیر بودن لازم بود که شخصیت خشن و سختی داشته باشد. اصلا شبیه یک "شخص کلیسایی" که کاملا تربیت شده باشد نبود. او بسیار فحاش بود و از حرفهای رکیک استفاده می‌کرد و خیلی بداخلاق بود. گناهکاری بود که اشتباهات زیادی را مرتکب شده بود.

+ + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + +

خطابه‌های ما حالا از تلفن همراهتان قابل دسترس هستند.
به این آدرس مراجعه کنید WWW.SERMONSFORTHEWORLD.COM.
روی دکمه ی سبزی که رویش نوشته "APP" کلیک کنید.
دستورالعملهای بعدی را دنبال کنید.

+ + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + +

حالا به شخصی فکر کنید که می‌خواهید او را برای مسیح صید کنید. مثل پطرس، او کسی است که اصلا آماده نیست و برای "کلیسا" تربیت نشده است. چنین شخصی نمی‌داند چرا باید به جلسات کلیسا بیاید. فکر می‌کند که اشکالی ندارد اگر ساعتها وقتش را به بازیهای رایانه‌ای صرف کند یا با دوستان گمشده‌اش وقت بگذراند. تمام کسانی را که می‌شناسد مثل خودش هستند. گناهان خودش را دارد. نظرات اشتباه خودش را دارد. مشکلات خودش را دارد. شما با بحث کردن با چنین شخصی نمی‌توانید او را برای عیسی صید کنید. در عوض درباره عیسی با او صحبت کنید. به او بگویید که عیسی برای شما چکار کرد. دوستانه با او برخورد کنید. دقت و ملاحظه لازم است که چنین شخصی را بتوانید با خودتان به کلیسا بیاورید. پطرس مثل افراد گمشده دیگر در این دنیا تعلیم ندیده بود.

اندریاس برادرش درباره عیسی به شمعون خبر داد. "او اول برادر خود شمعون [پطرس] را پیدا کرد و به او گفت: ما ماشیح [مسیح] را یافته‌‌ایم‌‌" (یوحنا ۱:۴۱؛ ص. ۱۱۱۶). پطرس با اولین برخورد و گوش دادن به عیسی شاگرد نشد.

این مسئله‌ی خیلی مهمی است. در مقاله‌ای در باب "تصمیم‌گرایی،" دکتر آ. و. توزر به صراحت عنوان می‌کند که مجبور کردن افراد به گفتن "دعای گناهکار" معمولا از آنها یک مسیحی واقعی و یا یک شاگرد واقعی نمی‌سازد. پطرس در اولین باری که درباره عیسی حرفهایی شنید هیچ "تصمیمی" نگرفت. بله، پطرس نظرش جلب شد. خواست که بیشتر بداند و بشنود. اما این اتفاق نیافتد تا بعدها که یحیی تعمید دهنده بازداشت شد و پطرس تصمیم گرفت که مثل یک شاگرد عیسی را دنبال کند.

"و بعد از گرفتاری یحیی، عیسی به جلیل آمده، به بشارت ملکوت خدا موعظه کرده، ‌می‌گفت: وقت تمام شد و ملکوت خدا نزدیک است. پس توبه کنید و به انجیل ایمان بیاورید. و چون به کناره دریای جلیل می‌گشت، شمعون و برادرش اندریاس را دید که دامی‌در دریا می‌اندازند زیرا که صیاد بودند. عیسی ایشان را گفت: از عقب من آیید که شما را صیاد مردم گردانم. بی تأمّل دامهای خود را گذارده، از پی او روانه شدند" (مرقس ۱۸-۱:۱۴؛ ص. ۱۰۴۶).

هر فردی را که سعی می‌کنید به سوی مسیح هدایت کنید – سرانجام تصمیم خواهد گرفت که شاگرد مسیح بشود یا نه. این یک امر چالش برانگیز است. این یک نبرد است. با آمدن او به کلیسا برای چند هفته یا چند ماه کار تمام نمی‌شود. این یک نبرد ادامه داری است که ممکن است ماهها یا حتی سالها ادامه پیدا کند.

ندانستن این چیزها بود که باعث شد کریتون چن به آن شکل در تبشیر انجیل ناموفق باشد. او مثل خیلی از تصمیم گرایان دیگر، فکر می‌کند که با دانستن "حقایق" خام انجیل دیگر "داخل" ماجرا شدند. تصمیم‌گرایانی مثل چن و والدریپ اجازه دادند که تازه واردین خیلی زود از دستشان "بروند." آنها متوجه نیستند که صید واقعی جانها یک نبرد ادامه‌دار و مستمر است. به این دلیل است که صید واقعی جانها نیازمند حکمت و دانایی است: "کسی که جانها را صید کند حکیم است" (امثال سلیمان ۱۱:۳۰؛ ص. ۶۸۰). این آیه را همچنین می‌شود به این شکل ترجمه کرد، "حکیم است کسی که جانها را صید کند." دکتر آ. و. توزر چه عاقلانه گفت،

"طرفداران مسیحیت فوری با سعی در تحمیل کردن تمام نقشه نجات به یکی دو تجربه، قانون توسعه و گسترش را که در سیر طبیعت جریان دارد به متزلزل می‌کنند. آنها اثرات تطهیر کننده رنج و عذاب، حمل صلیب و اطاعت عملی را نادیده می‌گیرند. آنها از لزوم تربیت روحانی، لزوم تشکیل عادات درست مذهبی و نیاز به درگیر شدن با این دنیا، ابلیس و جسم را نادیده می‌گیرند" (The Inadequacy of ‘Instant Christianity’).

پطرس در هنگام آن واقعه بزرگ "تفرقه کلیسا" مورد آزمایش قرار گرفت. دیگران کلیسا را ترک کردند. پطرس تصمیم گرفت که بماند. او تصمیم گرفت که با دیگران همراه نشود.

"از آن به بعد بسیاری از پیروان او برگشتند و دیگر با او همراهی نکردند‌. آن وقت عیسی از دوازده حواری پرسید: آیا شما هم می‌خواهید مرا ترک کنید‌؟ شمعون پطرس درجواب گفت: ای خداوند، نزد کی برویم؟ کلمات حیات جاودانی نزد تو است‌. ما ایمان و اطمینان داریم که تو آن پاک مرد خدا هستی‌‌" (یوحنا ۶۹-۶:۶۶؛ ص. ۱۱۲۴).

عیسی به دوازده شاگرد گفت، "آیا شما هم می‌خواهید مرا ترک کنید؟" "شمعون پطرس در جواب گفت، ای خداوند، نزد کی برویم؟ کلمات حیات جاودانی نزد تو است" (یوحنا ۶۸، ۶:۶۷). دو مطلب در این متن حائز اهمیت هستند.

1. کسانی که او را ترک کردند دیگر از آنها خبری داده نشد! در ۶۱ سال خدمت روحانی‌ام متوجه شده‌ام کسانی که در تفرقه کلیسا آنجا را ترک می‌کنند هرگز به شاگردانی قوی بدل نمی‌شوند. حتی یکنفر را ندیده‌ام که خلاف این عمل کند!

2. اگر پطرس در آن "تفرقه" با دیگران رفته بود، به احتمال قوی هیچوقت بازگشت نکرده بود.

"این دشمنان مسیح از بین ما رفته و از میان ما بیرون رفتند‌. آنها در واقع هیچ وقت به ما تعلق نداشته‌اند‌. اگر متعلق به ما می‌بودند، می‌ماندند، اما رفتند تا معلوم گردد که هیچ یک از آنها در حقیقت از ما نبودند‌" (اول یوحنا ۲:۱۹؛ ص. ۱۳۲۲).

"زیرا آنها به شما گفته بودند که در ایام آخر افرادی می‌آیند که شما و ایمانتان را مسخره خواهند کرد و فقط از شهوات شریرانهً خود پیروی خواهند نمود‌. ایشان مردمانی نفسانی هستند که تفرقه می‌اندازند و از روح خدا محرومند‌" (یهودا ۱۹، ۱۸؛ ص. ۱۳۲۹).

آنها که می‌گذارند و می‌روند نشان می‌دهند که واقعیت شاگرد شدن مسیحی را ندیده‌اند. شاگرد بودن و یک بازگشت واقعی چیزی بیش از حفظ کردن چند آیه کتاب مقدس یا پذیرفتن چند آموزه است. شاگردی به معنای تصمیم برای ماندن است؛ ترک کردن و رفتن معنایی ندارد، چون در "بیرون" چیز ارزشمندی وجود ندارد. پطرس این را دید – ولی هنوز بازگشت نکرده بود!

فکر می‌کنم می‌توانید ببینید که صید جانها یک پروژه بزرگ است! این امر مهم فقط با گرفتن یک اسم و خواندن یک دعا به انجام نمی‌رسد. بلکه یک نبرد واقعی و زنده برای بدست آوردن جان یک انسان زنده است!

بازگشت و شاگردی بیش از واقف شدن بر این مطلب است که شخص عیسی کی است!

"شما مرا کی می‌دانید‌‌؟ شمعون پطرس جواب داد: تو مسیح، پسر خدای زنده هستی‌‌. آنگاه عیسی گفت: ای شمعون پسر یونا، خوشا به حال تو! چون تو این را از انسان نیاموختی بلکه پدر آسمانی من آن را بر تو مکشوف ساخته است‌" (متی ۱۷-۱۶:۱۵؛ ص. ۱۰۲۱).

خدای پدر به پطرس نشان داد (برملا کرد، منور کرد) که عیسی کیست. خدا به پطرس نشان داد که عیسی واقعا چه کسی بود. اما پطرس هنوز بازگشت نکرده بود!!! خیلی‌ها فکر می‌کنند که پطرس در آنوقت بازگشت کرده بود. ولی آنها اشتباه می‌کنند!

درست بعد از آنکه یحیی به پطرس نشان داد که عیسی واقعا کی بود – سپس پطرس شروع به انکار انجیل کرد!!!

"از آن زمان عیسی به آشکار ساختن این حقیقت پرداخت و به شاگردان خود گفت که او می‌بایست به اورشلیم برود و در آنجا از مشایخ و سران کاهنان و ملایان یهود رنج بسیار ببیند و کشته شود و روز سوم زنده گردد‌. اما پطرس عیسی را به کناری کشید و با اعتراض به او گفت: خدا نکند! خیر، خداوندا، هرگز برای تو چنین اتفاقی نخواهد افتاد‌‌. عیسی برگشته به پطرس گفت: دور شو، ای شیطان، تو مانع راه من هستی و افکار تو افکار انسانی است، نه خدایی‌‌" (متی ۲۳-۱۶:۲۱؛ ص. ۱۰۲۲).

پطرس در برابر انجیل مقاومت کرد. او حتی عیسی را بخاطر گفتن این مطلب که به صلیب کشیده می‌شود و از مردگان قیام می‌کند مورد سرزنش قرار داد. او مژده انجیل را رد کرد! بنابراین، یکنفر ممکن است که سالها پیرو عیسی باشد و هنوز بنویسد و بجنگد. کاملا ممکن است!

پطرس از اینکه یک مسیحی دلاور و قوی بود به خودش می‌بالید. شب قبل از مصلوب شدن مسیح، پطرس به او گفت، "حتّی اگر لازم شود با تو بمیرم هرگز نخواهم گفت که تو را نمی‌شناسم‌‌" (متی ۲۶:۳۵؛ ص. ۱۰۳۸).

پطرس هنوز صید نشده بود! وقتی عیسی در باغ جتسیمانی دستگیر شد، او پا به فرار گذاشت. سه مرتبه عیسی را با صدای بلند انکار کرد. پطرس مثل دیگران شاگرد شده بود – اما درگیریهایش هنوز تمام نشده بود. هنوز صید نشده بود. حتی هنوز "داخل" قضیه نشده بود!

تا وقتی عیسی از مردگان قیام نکرد، پطرس هنوز بازگشت نکرده بود. در یوحنا ۲۰:۲۲ چنین ثبت شده،

"بعد از گفتن این سخن، عیسی بر آنان [پطرس و دیگران] دمید و گفت: روح‌القدس را بیابید" (یوحنا ۲۲-۲۰:۱۹؛ ص. ۱۱۴۴).

جان الیکات مفسر کتاب مقدس به ما گفته که یوحنای رسول "یادش مانده بود که چطور تاثیر آن لحظه بر زندگی آینده‌شان یک خلقت روحانی تازه بود که بوسیله آن از موت به حیات خوانده شدند" (Ellicott’s Commentary on the Whole Bible). و البته، دکتر ج. ورنان مک گی گفت که این اتفاق وقتی افتاد که پطرس از نو مولود شد و تولد تازه یافت، یعنی در شبی که عیسی از مردگان برخاست! (See Thru the Bible on John 20:22).

آنوقت بود که پطرس کاملا به عیسی ایمان آورد و اعتماد پیدا کرد. او به سرعت تبدیل شد به رسولی شجاع که در روز پنطیکاست موعظه کرد و قریب به سه هزار مرد نجات پیدا کردند. بعدها او بخاطر مسیح جانش را از دست داد و دیگر او را انکار نکرد. اما پیش از اینها، پطرس شروع نادرستی داشت و شکستها و درگیریها و دیدگاههای غالبا اشتباهی از خودش نشان داد.

حالا متوجه می‌شوید که صید جانها یک کشمکش بزرگ و جدی است؟ اینکار را نمی‌شود با یک تلفن و یک دعا به سرانجام رساند. برای صید جان یک مرد یا یک زن به یک عمر نبرد باید رفت. دعاهای شما را لازم دارد. به هشیاری و دانایی نیاز دارد. به تلاش شما بستگی دارد. به وقت نیاز دارد. اگر در تمام عمرتان فقط یک جانی را صید کنید، شما برکت را از آن خودتان کردید. با اینکار عمل بزرگی را انجام می‌دهید. کار مهمی انجام می‌دهید. دعا می‌کنم که بتوانید چنین کاری را انجام بدهید.

آیا این راه دراز و طولانی بنظر می‌رسد؟ آیا خیلی سخت و دشوار بنظر می‌رسد؟ عیسی گفت، "اما دری که به حیات منتهی می‌شود تنگ و راهش دشوار است و یابندگان آن هم کم هستند‌" (متی ۷:۱۴؛ ص. ۱۰۰۴).

اما اجازه بدهید که آخرین حرفهای خود پطرس را در اینجا یادآوری کنیم. اینها آخرین حرفهایی است که پطرس قبل از مصلوب شدنش می‌نویسد،

"بلکه در فیض و معرفت خداوند و نجات دهندهً ما عیسی مسیح دائما رشد و نمو کنید‌. جلال بر او باد از حال تا به ابد، آمین‌" (دوم پطرس ۳:۱۸؛ ص. ۱۳۲۰).

( پایان موعظه)
شما می توانید موعظه های دکتر هایمرز را هر هفته در اینترنت به این آدرس بخوانید
www.sermonsfortheworld.com
روی "موعظه ها بفارسی" کلیک کنید.

متن دستنویس این خطابه ها از حق چاپ برخوردار نیست. شما می توانید بدون اجازه دکتر هایمرز از آنها استفاده
کنید. اما تمام پیامهای ویدیویی دکتر هایمرز و تمام ویدیوهای دیگر کلیسای ما، از حق چاپ برخوردارند و فقط با
گرفتن اجازه قابل استفاده هستند.