Print Sermon

هدف این وبسایت این است که متن رایگان خطابه‌ها و ویدیوی آنها را در سراسر جهان در اختیار شبانان و میسیونرها قرار بدهد، بخصوص برای کشورهای جهان سوم که در آنها فقط چند دانشکده الهیات یا مدرسه دینی ممکن است باشد یا اصلأ وجود نداشته باشد.

متن مکتوب این خطابه‌ها و ویدیوها را هر ماه حدود یک و نیم میلیون رایانه در بیش از ۲۲۱ کشور از آدرس اینترنتی www.sermonsfortheworld.com دریافت می‌کنند. صدها نفر دیگر هم ویدیوی آنها را در یوتیوپ تماشا می‌کنند ولی زود از آن دست می‌کشند و به وبسایتمان مراجعه می‌کنند. یوتیوپ افراد را به وبسایتمان هدایت می‌کند. متن دستنویس خطابه‌ها هر ماه به ۴۳ زبان و به ۱۲۰ هزار رایانه ارائه می‌شود. این خطابه‌ها از حق چاپ برخوردار نیستند، در نتیجه واعظین می‌توانند بدون گرفتن اجازه از آنها استفاده کنند. همچنین صدها ویدیو از موعظه‌های دکتر هایمرز و شاگردانش موجود است. لطفاً اینجا را کلیک کنید تا ببینید که چطور می‌توانید بصورت ماهیانه با مبالغ اهدایی خود در این امر خطیر یعنی گسترش انجیل به تمام جهان حتی ملل مسلمان و هندو به ما کمک کنید.

هر وقت برای دکتر ‌هایمرز مطلبی می‌نویسید، همیشه کشور محل زندگی خودتان را قید بفرمایید. ایمیل دکتر هایمرز rlhymersjr@sbcglobal.net می‌باشد.

رهایی یا عذاب دوزخ

DELIVERANCE OR DAMNATION
(Farsi)

دکتر ر. ل. هایمرز
by Dr. R. L. Hymers, Jr.

خطابه وعظ شده در کلیسای باپتیست لوس آنجلس
صبح روز یکشنبه ۳ مه ۲۰۱۵
A sermon preached at the Baptist Tabernacle of Los Angeles
Lord’s Day Morning, May 3, 2015

"پس خداوند می داند که عادلان را از تجربه رهایی دهد و ظالمان را تا به روز جزا در عذاب نگاه دارد" (دوم پطرس ۲:۹).

امپراتور نرون شهر رم را در سال ۶۴ ق.م. به آتش کشید. نرون (۶۸-۵۴ ق.م.) مردی ظالم و خونخوار بود. چندین نفر از اعضای خانواده خود را به کشتن داد. وقتی رم به آتش کشیده شد، مردم به او مظنون شدند که عامل آتش سوزی اوست. درنتیجه می بایست کس دیگری را پیدا می کرد تا مورد سرزنش قرار گیرد. پس او مسیحیان را برای آتش کشیدن رم سرزنش نمود! در اوایل قرن دوم، تاسیتوس (۱۱۷-۵۶) گفته، "آنان که اعتراف کردند مسیحی هستند بازداشت شدند... مرگشان به اینصورت بود... آنان را ملبس به پوست حیوانات وحشی کردند و سگها ایشان را دریدند، مصلوبشان کردند و یا به آتش افکندند – به حدی که وقتی هوا تاریک می شد آنان همچون مشعلهای شبانه می سوختند" (Tacitus, Annals 15:44, early second century). چند ماه بعد پطرس رسول این رساله دوم پطرس را نوشت. بعد هم که سنت کلیسا می گوید پطرس را به درخواست خودش وارونه به صلیب کشیدند – چون خود را لایق نمی دانست که همچون عیسی مصلوب گردد.

در این جفاهای وحشیانه و وحشتناک، صدها مسیحی جان خود را از دست دادند. نرون مسیحیان را بر بالای تیرکهایی می بست و به آتش می کشید تا باغ او را روشن سازند! درست پیش از اینکه پطرس را دستگیر کنند و به صلیب بکشند، رساله دوم خود را نوشت.

در دوم پطرس، رسول از الهام و اقتدار کتاب مقدس صحبت می کند (دوم پطرس ۲۱-۱:۱۹). او به ما هشدار می دهد که "در میان شما هم معلمان کذبه" پیدا خواهند شد (دوم پطرس ۳-۲:۱). به ما یادآوری می کند که خداوند "فرشتگانی که گناه کردند" را محکوم کرد (۲:۴)، و خداوند "شهرهای سدوم و عموره را خاکستر نمود" (۲:۶). ولی او "لوط عادل را که از رفتار فاجرانه [رفتار جنسی] بی دینان رنجیده بود" رهانید (۲:۷). و سپس رسول متن مورد نظر ما را ارایه می دهد،

"پس خداوند می داند که عادلان را از تجربه رهایی دهد و ظالمان را تا به روز جزا در عذاب نگاه دارد" (دوم پطرس ۲:۹).

پیش از اینکه در خصوص این متن موعظه کنم می خواهم بدانید چقدر شیطان از رساله دوم پطرس متنفر است. ابلیس تقریبا بیش از هر کتاب دیگری در عهد جدید از این کتاب کوچک تنفر دارد. لازم نیست به هالیوود یا لاس وگاس بروید تا نتیجه کار ابلیس را ببینید. کافی است به مدرسه الهیات فولر در پاسادینای کالیفرنیا رانندگی کنید. تقریبا تمام مدارس الهیاتی عمده در سطح آمریکا امروز به کتاب مقدس حمله می کنند. و از کتاب دوم پطرس تقریبا بیش از هر کتاب دیگری در عهد جدید نفرت دارند. وقتی من در مدرسه باپتیست جنوب که در شمال سان فرانسیسکو قرار دارد درس می خواندم، معلمین آنجا کتاب دوم پطرس را "جعلی" می خواندند. معلمین لیبرال (آزاد اندیش) که کتاب مقدس را رد می کنند این مطلب را سالها عنوان می کردند. ولی دکتر آ. ت. رابرتسون، متخصص بزرگ عهد جدید یونانی، از دوم پطرس دفاع کرد. او اشاره می کند که نقل قولها و رجوعاتی به دوم پطرس در نوشته های آریستید (۱۰۷-۳۵)، شهید جاستین (درگذشت ۱۶۵ ق.م.)، ایرنیوس (۲۰۲-۱۳۰)، ایگناتیوس (۱۰۷-۳۵)،کلمنت اهل رم (درگذشت ۹۹ق.م.)، آتاناسیوس (۳۷۳-۲۹۶)، آگوستین (۴۳۰-۳۵۴) و اصلاحگر بزرگ مارتین لوتر (۱۵۴۶-۱۴۸۳) شده است (A. T. Robertson, D.D., Litt.D., Word Pictures in the New Testament, volume VI, Broadman Press, 1933, pp. 139-146 – Dr. Robertson’s defence of II Peter).

دکتر رابرتسون به این نکته اشاره می کند که "در این رساله هیچ ایده جدیدی که ما را دچار تعجب کند وجود ندارد... بلکه بیشتر پر از تعالیم راست دینی و تزکیه نفس است" (ibid., p. 140). دکتر ج. ورنان مک گی، محبوبترین و شناخته شده ترین معلم کتاب مقدس در آمریکا، گفته است "امروزه این موضوع بسیار جا افتاده که پطرس این رساله را نوشته است" یعنی دوم پطرس (J. Vernon McGee, Th.D., Thru the Bible, volume V, Thomas Nelson Publishers, 1983, p. 714).

اما لیبرال های مدارسی همچون مدرسه الهیات فولر فقط به تکه پاره کردن آن ادامه می دهند! دکتر هنری م. موریس گفته، "این مقاومت بخاطر [دوم پطرس در] محکوم کردن شدید معلمین کاذب در کلیساست... [دوم] پطرس علیه 'افسانه های جعلی' (دوم پطرس ۱:۱۶)، معلمین ریاکار منکر مسیح (دوم پطرس ۲:۱)، واعظین سودجوی [پول دوست] (دوم پطرس ۱۵ ،۲:۳)، معلمین باورمند به رستگاری فقط با ایمان (دوم پطرس ۱۹ ، ۲:۱۳) و بخصوص پیروان نظریه تکامل و همدیس گرایی هشدار می دهد (دوم پطرس ۶-۳:۳)" (Henry M. Morris, Ph.D., The Defender’s Study Bible, World Publishing, 1995, p. 1401).

تعجبی ندارد که شیطان و معلمین کاذبش به رساله دوم پطرس حمله می کنند! دلیل دیگری که ابلیس از دوم پطرس تنفر دارد این است که یکی از دو بیانیه محکم درباره الهام شدن و خطاناپاذیری کتاب مقدس را در دوم پطرس ۲۱-۱:۱۹ ارایه می دهد (بیانیه دیگر دوم تیموتیوس ۱۷-۳:۱۵ است). تعجبی ندارد که ابلیس از دوم پطرس نفرت دارد!

دوم پطرس مایه زیادی دارد (به اصطلاح خیلی جوندار است)! در ماه سپتامبر سال ۱۹۶۱ در دانشکده بایولا (حالا دانشگاه شده) ثبت نام کردم. در آن ترم پاییزی این دانشکده یکسری مراسم کلیسایی صبحگاهی که یک هفته ای طول می کشید برگزار کرد. سخنران مخصوص آن سال دکتر چارلز ج. وودبریج بود. دکتر وودبریج یکی از اعضای موسس مدرسه الهیات فولر بود. یکی دو سال قبل از آن استعفا داده بود چون تشخیص داده بود که آن مدرسه به سمت لیبرالیسم حرکت می کند، یعنی منکر اقتدار کتاب مقدس است. البته که مدیران مدرسه فولر کلام خدا را رد کردند. آنها دکتر وودبریج را یک شخص دردسرساز و چیزهای ناپسند دیگر نامیدند. ولی هیچکس نمی رود عذرخواهی کند –حداقل مبشرین جدید هم اینکار را نمی کنند. بیش از پنجاه سال گذشته و آنچه دکتر وودبریج پیش بینی کرده است عملاً درست از آب درآمده است. امروزه مدرسه فولر واعظینی همچون راب بل را تولید می کند. او کتابی نوشته و می گوید که همه (حتی هیتلر) به بهشت خواهند رفت. اخیراً کتاب دیگری نوشته که در آن از اعمال جنسی قبیح و زشت پشتیبانی می کند. دکتر وودبریج خیلی وقت پیش در اواخر دهه ۱۹۵۰ آمدن این مسایل را دید. برای دکتر چارلز ج. وودبریج دستی بزنید! (دست می زنند).

دکتر وودبریج به بایولا آمد و هر روز برای یک هفته برای ما در مراسم کلیسایی موعظه کرد. او مستقیماً از دوم پطرس موعظه کرد! آن اولین باری بود که چنین موعظه ای را شنیدم! من فقط موعظه هایی که عنوان خاصی را داشتند شنیده بودم، که "مایه" زیادی در آنها نبوده است. خدای من! در حالی که دکتر وودبریج از دوم پطرس می گفت و رد می شد توجه کامل من به او بود – خطاناپذیری کتاب مقدس در باب اول؛ انبیاء کذبه در باب دوم؛ فرشتگانی که گناه کردند و بیرون افکنده شدند؛ توفان عظیم و سوختن سدوم و عموره! او همه را باز کرد و با قوت زیادی همه را موعظه کرد. پنجشنبه همان هفته من بازگشت کردم – در تاریخ ۲۸ سپتامبر ۱۹۶۱ – جلال بر نام عیسی!! مسیر زندگی من از آن روز تعیین شد! از همان روز اولی که بازگشت کردم می دانستم که موعظه من بر علیه حملات لیبرالها به کتاب مقدس، نجات و گناه خواهم بود! آنموقع این را می دانستم، امروز صبح هم این را می دانم! جلال بر نام عیسی!

پطرس گفت که کتاب مقدس یعنی "کلام انبیاء را محکم تر داریم" (دوم پطرس ۱:۱۹). پطرس گفت که معلمین دروغین در کلیسا برخواهند خواست و با خود ارتداد و ویرانی به ارمغان خواهند آورد (دوم پطرس ۳-۲:۱). پطرس گفت که خداوند تمام جهان را در توفان عظیم مورد داوری قرار داد، ولی "نوح... با هفت نفر دیگر محفوظ داشت" (دوم پطرس ۲:۵). پطرس گفت که خداوند آتش فرستاد "و شهرهای سدوم و عموره را خاکستر نمود" (دوم پطرس ۲:۶). پطرس گفت خداوند از سوخته شدن سدوم "لوط عادل را... رهانید" (دوم پطرس ۲:۷). و در اینجا پطرس این متن را ارایه می دهد،

"پس خداوند می داند که عادلان را از تجربه رهایی دهد و ظالمان را تا به روز جزا در عذاب نگاه دارد" (دوم پطرس ۲:۹).

بله، قربان! پطرس منظورش را ثابت کرد! خداوند می دانست چطور نوح را نجات دهد و دنیای گمراه را در آبهای توفان غرق کند. خداوند می دانست چطور لوط عادل را نجات دهد و شهر سدوم را با خاکستر یکسان کند! پس،

"خداوند می داند که عادلان را از تجربه رهایی دهد و ظالمان را تا به روز جزا در عذاب نگاه دارد" (دوم پطرس ۲:۹).

به عبارت دیگر، خداوند همان قدرتی را دارد که در ایام قدیم داشت!

.I اول، خداوند قدرت دارد که عادلان را از تجربه رهایی بخشد.

"پس خداوند می داند که عادلان را از تجربه رهایی دهد..."

خداوند می داند که چه کار می کند – و می تواند آنرا انجام دهد! وقتی فقط پسر بچه ای بودم دوست داشتم صدای معروف جور بورلی شی که این کلمات را با شدت می گفت بشنوم،

پس جانم می سراید، ای خدای نجات بخشم برای تو،
چه عظیمی تو، چه عظیمی تو!
پس جانم می سراید، ای خدای نجات بخشم برای تو،
چه عظیمی تو، چه عظیمی تو!

خداوند قادر مطلق است! او در راس امور است. بله، نیروی شریر بزرگی در جهان است. اما اینجاست چون خداوند اجازه می دهد. چرا به آن اجازه می دهد؟ نمی دانم. به همین آسانی. نمی دانم. ولی در فکر غیرقابل درک و شناخت خداوند، به نیروی شریر اجازه می دهد.

"چقدر بعید از غوررسی است احکام او و فوق از کاوش است طریقهای وی!" (رومیان ۱۱:۳۳).

"پس خداوند می داند عادلان را از تجربه رهایی دهد!" اولین مسیحیان شهر رم یقیناً از تجربه ها و آزمایشات سختی گذشتند. همانطور که گفتم، نرون آنها را زنده سوزاند در حالیکه به بالای تیرکهایی بسته شده بودند. او هر شب باغش را با مسیحیان در حال سوختن روشن می کرد.

کسی ممکن است بگوید، "این با متن در تناقض است. خدا که آنها را رهایی نداد." شما اشتباه می کنید. او آنها را "از تجربه" رهایی داد. به آنها قوتی داد تا از آزمایشها بگذرند و توانایی داد تا از شعله های آتش عبور کنند! یک سرود قدیمی همه این مطلب را بازگو می کند!

وقتی راه تو از آزمایشهای آتشین باید بگذرد،
   فیض من باید تو را کافی باشد؛
شعله ها نباید تو را بیازارند، فقط آنها را گذاشتم،
   تا ناخالصی هایت را دربرگیرند، و طلایت را صاف کنند.
(“How Firm a Foundation” George Keith, 1638-1716,
“K” in Rippon’s Selection of Hymns, 1787)

این افتخار را داشتم که شخصا ً مردی را بشناسم که شهید زنده بود. نام او ریچارد وورمبراند بود. او بزرگترین مسیحی بود که شناخته ام و می توانم بگویم که او را خوب می شناختم. کشیش وورمبراند در یک زندان کمونیست ها برای چهارده سال بخاطر موعظه انجیل حبس شده بود. نگهبانان کمونیستی او را مورد شکنجه های قرون وسطایی قرار دادند. هیجده جای بدنش با آهن سرخ شده داغ شده بود. در طول سالهای رنج و مصیبتهایش انجیل را با خیلی از زندانی های دیگر که در آنجا عذاب می کشیدند درمیان گذاشت و بسیاری از آنها نجات پیدا کردند. برای دو سال در زندان انفرادی بود. هیچوقت صدای انسانی را نشنید. از داروهایی که به بدنش تزریق می شد تقریبا ً دچار جنون شده بود. سرانجام شروع به موعظه انجیل به دیگران کرد که گاهی آنها را در سلول کنار او می گذاشتند. او آیات انجیل و دعاها را با کدهای مورس به آنها می داد.

دست آخر او را در "اتاق شماره چهار" گذاشتند – "اتاق مرگ." او را آنجا گذاشتند تا از بیماری سل بمیرد. هیچکس زنده "اتاق چهار" را ترک نکرده بود. آنها را می فرستادند آنجا تا بمیرند. ولی کشیش وورمبراند زنده ماند. در آن "اتاق مرگ" او زندانی های در حال مرگ را یکی پس از دیگری به عیسی مسیح می سپرد. او می گفت، "انگار که آن سلول با روح از خودگذشتگی و ایمان تازه شده می درخشید. در چنان لحظاتی بنظر می رسید که فرشتگان ما را احاطه کرده باشند."

وقتی احساس افسردگی یا اندوه می کنم اغلب کتاب ریچارد وورمبراند با عنوان شکنجه شده برای مسیح را برمی دارم و چند صفحه ای از آنرا می خوانم. هفته گذشته دوباره کتاب دیگری از او با عنوان در زیرزمین خداوند را خواندم (Living Sacrifice Book Company, 2004). این کتابها وحشتناک هستند. تمام جزییات مربوط به شکنجه شدن مسیحیان را بازگو می کنند. ولی همیشه سبب تشویق من می شوند. من با شناخت این بشر یعنی ریچارد وورمبراند که متن مورد نظر ما را تجربه کرده تشویق می شوم. این متن مشوق بزرگی است وقتی که می گوید، "پس خداوند می داند که عادلان را از تجربه رهایی دهد..." (دوم پطرس ۲:۹).

دهها هزار مسیحی هم اکنون توسط مسلمانان شکنجه شده و به قتل می رسند، یعنی در زمان حاضر. تنها کاری که قربانیان باید انجام دهند تا از مرگ رهایی یابند گفتن این کلمات است: "خدایی نیست جز الله و محمد رسول اوست." ولی آنها از گفتن آن عبارات و مسلمان شدن اجتناب می کنند. کلیساهایشان به آتش کشیده می شود. خانه هایشان را می سوزانند. بسیاری را سر می برند. بسیاری را زنده می سوزانند. ولی آنها ایمانشان به عیسی را ترک نمی کنند. و در جهان اسلام هزاران نفر بسوی مسیح برمی گردند، با اینکه برای آنها کار بسیار خطرناکی است. می توانید با کامپیوترتان به وب سایت www.persecution.com بروید و داستان زندگی آنها را بخوانید. آنها چیزهایی را با تجربه کردن می دانند که بیشتر اعضای کلیساها در غرب نمی دانند – "پس خداوند می داند که عادلان را از تجربه رهایی دهد...".

وقتی از عمق آبها تو را خطاب می کنم که برو،
   نهرهای غم و اندوه طغیان نخواهند کرد بر تو؛
زیرا که با تو خواهم بود، تا برکت دهم آزمایشهایت را؛
   و تا تقدیس کنم عمیق ترین نگرانی هایت را.

ما چهلمین سالگرد این کلیسا را سه هفته پیش جشن گرفتیم. اوقات خوبی را به ستایش و حتی خنده گذراندیم! کسانی که ویدیو را تماشا کردند به من گفتند که چه کلیسای بزرگی دارید! ولی نمی دانند که چه عذابی کشیدیم تا این کلیسا را بدنیا آوریم. آنها نمی دانند که "۳۹ نفر" که هزینه کلیسا را پرداختند، چه دردسرها و مشکلاتی را تحمل کردند در حالیکه ۴۰۰ نفر ما را ترک کردند. "سی ونه نفر" هزینه دو و نیم میلیون دلاری این بنا را پرداختند. اکنون آن آزمایش گذشته است. خداوند ما را از آن عبور داد. ولی آزمایشهای دیگری در آینده پیش خواهند آمد که بعضی از آنها احتمالا بدتر نیز خواهند بود. ولی ما نمی ترسیم چون "خداوند می داند که عادلان را از تجربه رهایی دهد..." (دوم پطرس ۲:۹).

.II دوم، خداوند ظالمان را تا به روز جزا در عذاب نگاه می دارد.

"پس خداوند می داند که عادلان را از تجربه رهایی دهد و ظالمان را تا به روز جزا در عذاب نگاه دارد" (دوم پطرس ۲:۹).

دکتر ویلبر اسمیت در کتاب دفاعیاتی کلاسیکش، با عنوان بنابراین بایست، این مطلب را درباره پیش آمدن این داوری بیان کرده است،

کتب مقدس قطعاً راجع به یک نوع رویداد مربوط به داوری که پیش خواهد آمد سخن می گویند و ما با از قلم انداختن این حقیقت وحشتناک ولی مکشوف شده آسمانی در موعظه های این عصر و زمانه گناه ورزیده ایم... بسیاری از ما... ترسیده اند که بایستند و از زبان کتب مقدسه در ارتباط با روز داوری استفاده کنند. خداوند پرجلال ما بارها از عبارت "روز داوری" استفاده می کند... پطرس رسول راجع به "روز داوری،" و "روز داوری و ویرانی بی دینان" صحبت می کند. یوحنای رسول از "روز داوری" و "زمان داوری بر مردگان" سخن به میان می آورد (Wilbur M. Smith, D.D., Therefore Stand, W. A. Wilde Co., 1945, p. 443).

یوحنای رسول به داوری آخر اشاره می کند. او می گوید،

"و مردگان را خرد و بزرگ دیدم که پیش تخت ایستاده بودند؛ و دفترها را کشودند. پس دفتری دیگر گشوده شد که دفتر حیات است و بر مردگان داوری شد، بحسب اعمال ایشان از آنچه در دفترها مکتوب است. و دریا مردگانی را که در آن بودند باز داد؛ و موت و عالم اموات مردگانی را که در آنها بودند باز دادند؛ و هر یکی بحسب اعمالش حکم یافت. و موت و عالم اموات به دریاچه آنش انداخته شد. این است موت ثانی، یعنی دریاچه آتش. و هر که در دفتر حیات مکتوب یافت نشد، به دریاچه آتش افکنده گردید" (مکاشفه ۱۵-۲۰:۱۲).

تنها راه گریز از مجازات "دریاچه آتش" همانا توبه کردن و اعتماد به خداوند عیسی مسیح است. او بر روی صلیب مرد تا مزد کامل گناه شما را بپردازد. خون مقدس خود را ریخت تا شما را از تمام گناهانتان پاک سازد. او با جسم و استخوان از مرگ برخاست تا به شما حیات جاودان عطا کند. اما شما اکنون، در این حیات، باید به او اعتماد کنید. بعد از مرگتان دیگر برای نجات یافتن خیلی سخت خواهد بود.

"پس خداوند می داند که عادلان را از تجربه رهایی دهد و ظالمان را تا به روز جزا در عذاب نگاه دارد" (دوم پطرس ۲:۹).

"عادلان" کسانی هستند که توبه کرده به خداوند عیسی مسیح ایمان می آورند. "بی دینان" کسانی هستند که از اعتماد کردن به او سر باز می زنند. من دعا می کنم که شما اکنون و پیش از آنکه خیلی دیر شود بسوی عیسی برگردید. آمین.

( پایان موعظه)
شما می توانید موعظه های دکتر هایمز را هر هفته در اینترنت بخوانید
به آدرس www.realconversion.com مراجعه کنید و روی
Sermon Manuscript کلیک کنید.

You may email Dr. Hymers in English at rlhymersjr@sbcglobal.net – or you may
write to him at P.O. Box 15308, Los Angeles, CA 90015. Phone him at (818)352-0452.

آیات خوانده شده پیش از موعظه توسط دکتر آبل پرودام: دوم پطرس ۹-۲:۱.
سرود تک نفره پیش از موعظه توسط آقای بنجامین کین کید گریفیث:
“Faith of Our Fathers” (by Frederick W. Faber, 1814-1863).                

طرح کلی

رهایی یا عذاب دوزخ

DELIVERANCE OR DAMNATION

دکتر ر. ل. هایمرز
by Dr. R. L. Hymers, Jr.

"پس خداوند می داند که عادلان را از تجربه رهایی دهد و ظالمان را تا به روز جزا در عذاب نگاه دارد" (دوم پطرس ۲:۹).

(دوم پطرس ۲۱-۱:۱۹؛ ۷ ،۶ ،۴ ،۳-۲:۱؛ ۱:۱۶؛ ۱۹ ،۱۳ ،۱۵ ،۳ ،۲:۱؛ ۶-۳:۳؛
دوم پطرس ۱:۱۹؛ ۷ ،۶ ،۵ ،۳-۲:۱)

I.   اول، خداوند قدرت دارد که عادلان را از تجربه رهایی بخشد،
دوم پطرس ۲:۹؛ رومیان ۱۱:۳۳.

II.  دوم، خداوند ظالمان را تا به روز جزا در عذاب نگاه می دارد،
دوم پطرس ۲:۹؛ مکاشفه ۱۵-۲۰:۱۲.